خواندنی های های جالب

احتمالاً مخفف خیلی طولانی است


برای چند سال در دهه بیستم، مصمم بودم زبان فرانسه را یاد بگیرم. این سرمایه گذاری یک روز شروع شد، زمانی که من و یکی از دوستان در کمپینگ بودیم و کمپینگ ما بین دو کوله گرد آلمانی و یک گردشگر فرانسوی بود.

آن روز عصر که با دوستان جدیدمان دور آتش نشسته بودیم، آنها به ما گفتند که اگر روزی به اروپا آمدیم باید به آنها سر بزنیم و ما گفتیم که می‌کنیم. من و دوستم به هم قول دادیم که او آلمانی یاد بگیرد، من فرانسوی یاد بگیرم و چند سال بعد به آنجا سفر کنیم.

دوست من آلمانی یاد نگرفت و تا جایی که من می دانم دیگر هرگز به آن فکر نکرد. (در گذشته، یکی از آلمانی ها را به یاد می آورم که گفت: “اوه، اما شما نمی توانید آلمانی یاد بگیرید! خیلی سخت است!”) با این حال، من فرانسه را امتحان کردم. چند سال در دوره‌های آموزشی شرکت کردم، فلش کارت‌ها و سی‌دی‌های میشل توماس را خریدم و برای هر وب‌سایت یادگیری زبانی که در اواسط دهه ۲۰۰۰ وجود داشت، ثبت‌نام کردم. من واقعا هیجان زده بودم.

من به طور منظم و با اشتیاق فراوان برای زبان و همچنین برای دیدگاه خود به عنوان فردی که فرانسوی بی عیب و نقص صحبت می کنم و شاید نیمی از سال در پاریس زندگی می کنم، مطالعه کردم. با این حال، من اکثر کارهایی را که معلمان زبان توصیه می‌کردند، انجام ندادم، مانند خواندن مقالات روزنامه‌های فرانسوی یا مکالمه به زبان فرانسوی با زبان مادری. این به نظر من کمی افراطی، یا حداقل کمی آشفته به نظر می رسید. شاید بعداً این کار را انجام دهم.

به یاد دارم که فکر می کردم بینش خاصی نسبت به فرآیند یادگیری زبان دارم. معلمان فرانسوی من گفتند لهجه من قابل توجه است و من می دانستم که چیزهایی را می دانم که بسیاری از مردم نمی دانستند. لهجه در درجه اول بخشی از زبان است. باید درست مثل دایره لغات ویرایش شود. همچنین، شما نمی توانید به ترجمه از انگلیسی تکیه کنید – باید چیز واقعی را مستقیماً به اصطلاح فرانسوی وصل کنید، و در نورون های خود مفهوم پنیر را با صدا و احساس کلمه به هم متصل کنید. پنیر. شما باید بتوانید یک سگ را به عنوان ببینید یک سگ؛ شما نمی توانید ذهنی به “سگ” بروید زیرا زمانی برای آن وجود ندارد.

تکرار: که یک است سگ

به دلیل یافته های خاصم، بدون انجام سایر کارهایی که معلم توصیه می کرد، پیشرفت کردم. شاید اگر گیر می کردم این چیزهای دیگر را امتحان کنم.

نیازی به گفتن نیست که بیست سال بعد من اصلاً فرانسوی صحبت نمی کنم. با نگاهی به گذشته، واضح است که من این زبان را به یک دلیل ساده یاد نگرفتم: من کارهایی را انجام ندادم که افرادی که واقعاً زبان می‌آموزند انجام می‌دهند. با این حال، در آن زمان معتقد بودم که علیرغم رویکرد غیرمتعارف (و مسلماً نه سختگیرانه) خود، به جایی می روم. من واقعاً فکر می کردم که به روشی ویژه هوشمندانه و روشنگر به آن برخورد کنم. که در نگاه به گذشته بسیار احمقانه به نظر می رسد.

فکر می‌کنم من مستعد آن نوع خاص خودفریبی هستم که در آن فکر می‌کنید میان‌بر یا مصالحه‌ای وجود دارد که برای شما مفید است اما برای دیگران نه. چنین به نظر می رسد، زیرا انسان هستند پیشرفت کردن. چیزهایی یاد می گیرید و احساس خوبی می کنید. به نظر می رسد که شما واقعاً در حال انجام کاری هستید، اما به طور مبهم آگاه هستید که افراد دیگری که همان تلاش را آغاز می کنند احتمالاً استراتژی شما را مناسب نمی دانند. سال‌ها بعد، وقتی چیزی که می‌خواستید به دست آورید به نتیجه نرسید، ممکن است به دلیل آن فکر کنید.

پیاده روی روزانه یک ساعته من

مواقعی بوده که این اشتباه را حداقل در دیگران تشخیص داده ام. چند سال قبل از شروع مبارزات انتخاباتی من در فرانسه، یک معلم گیتار داشتم که یک نوازنده عالی و یک معلم وحشتناک بود. او هر کلاس دیگر را چند ساعت قبل کنسل کرد و در وسط کلاس های 30 دقیقه ای من 15 دقیقه تماس تلفنی گرفت. او همچنین به شدت اضافه وزن داشت و گفت که مصمم است 100 پوند وزن کم کند. در طول درس‌های من (و شاید سایر دانش‌آموزان) او اغلب یک شیک پروتئینی 100 میلی‌لیتری می‌نوشید و نوعی «نان با پروتئین بالا» را توصیه می‌کرد که به گفته او واقعاً برای او کارآمد بود. من در آن زمان چیز زیادی در مورد درشت مغذی ها نمی دانستم، اما احساس می کردم که او به هدفش نمی رسد.

من همیشه حداقل 50 درصد مواقع به طور منظم به باشگاه می رفتم، اما حتی در این مدت هرگز به طور کامل به توصیه ها عمل نکردم. یک برنامه محبوب را انتخاب کردم، بلافاصله تمرینات سنگین تر را با سایرین جایگزین کردم، ست های زیادی را که توصیه می شد انجام ندادم و یک یا دو بار در هفته یک روز را اینجا و آنجا حذف کردم.

و با این حال – من در حال پیشرفت بودم! روش من جواب داد من قطعا سالم تر و قوی تر بودم. من متوجه این واقعیت نشدم که پیشرفتم نسبتا کند و نامنظم بود زیرا چیزی برای مقایسه با آن نداشتم. در همین حین، اطرافیان من سه تا پنج ست وزنه های سنگین خود را با وظیفه شناسی انجام می دادند و مدت زمان بیشتری در باشگاه می ماندند. چرا اینقدر وسواس داشتند؟ شما به این تعداد جملات نیاز ندارید! حداقل من نه.

نان بدون کربوهیدرات

پس از استفاده از یکی از این استراتژی های میانبر «من یک مورد خاص هستم» برای مدت طولانی، ممکن است بتوانید شکست نهایی خود در دستیابی به چشم انداز خود را به اصرار خود در انجام ندادن آن به روشی که افراد موفق به شما گفته اند نسبت دهید. ممکن است احساس کنید که به طور طبیعی علاقه خود را از دست داده اید یا “اولویت ها را تغییر داده اید” یا اینکه پیشرفت واقعی هنوز در راه است.

بخشی از مشکل این استراتژی‌های نامتعارف این است که اغلب در ابتدا نتایج مثبتی به بار می‌آورند و می‌توانند باعث شوند که احساس کنید در حال انجام کاری هستید. اگر مقداری سبزیجات به رژیم غذایی خود اضافه کنید، احساس بهتری خواهید داشت، حتی اگر هیچ چیز دیگری را تغییر ندهید. اگر گهگاه وزنه برداری را در باشگاه شروع کنید، قوی تر خواهید شد و اگر چند بار در هفته به مدت یک ماه فلش کارت انجام دهید، مقدار قابل توجهی زبان فرانسه را یاد خواهید گرفت.

اما احتمالاً شروع کرده‌اید که خواستار تغییر واقعی هستید، مانند آنچه در دیگران می‌بینید، و ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا متوجه شوید که این اتفاق نمی‌افتد. ممکن است “پیشرفت” وجود داشته باشد، اما هدف شما گریزان است.

من ترازو بازی نمی کنم، ترازو با من بازی می کند

اخیراً، من الگویی از ظهور در زمینه‌های مختلف – بهره‌وری، سلامت، یادگیری – را تجربه کرده‌ام که در نهایت از انجام یک کار به روش میان‌بر خاص خود که «برای من کار می‌کند» متوقف می‌کنم. در عوض، من شروع به انجام آنها به روش افرادی که در این زمینه‌ها موفق هستند، می‌کنم و ناگهان، برای اولین بار در زندگی‌ام، نتایج قوی و ثابتی را تجربه می‌کنم.

اوه معلوم می شود که اگر مرتباً آنها را با یک سطل و یک پارچه تمیز کنید، کف های شما همیشه عالی به نظر می رسد. اگر می‌خواهید با Swiffer و حذف لکه‌ها کنار بیایید، حداقل نیمی از زمان‌ها اگر چند ناحیه مشکل‌دار را نادیده بگیرید، ظاهر بسیار خوبی خواهند داشت.

اوه به نظر می‌رسد که اگر وزنه‌ها را با شدت بالا برای تعداد ست‌های متوسط ​​بلند کنید و تمرینات را حذف نکنید، مانند همه آن افراد قوی و متناسب، قوی‌تر و متناسب‌تر خواهید شد. اگر بتوانید ست های کمی را در بیشتر مواقع و بیشتر سال انجام دهید، نسبت به اکثر مواقع احساس تندرستی خواهید داشت.

این راز انجام کارها به روش توصیه شده مانند یک معدن طلا است. من می توانم آن را به شدت توصیه کنم. چرا کسی در این مورد به من نگفت؟

***

عکس های رومن ویرتوئل، پائولین لوروی، سام سولومون، برونو کلزر و استودیو برمیکس





Source link

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا