خواندنی های های جالب

همه ما توسط ثروت عظیم احاطه شده ایم


همه همیشه برهنه بودند. برهنه هنگام تولد، برهنه هنگام مرگ، برهنه هنگام نشستن با دیگران، برهنه هنگام ملاقات با غریبه ها، برهنه هنگام تهیه و سرو غذا.

تصور این وضعیت دشوار است زیرا هر کسی که تا به حال ملاقات کرده اید عادت دارد خود را در الیاف بافته بپیچد. پوشاندن بدن ما با منسوجات آنقدر مفید است که همه اکنون انجام می دهد اما فن آوری برای این کار باید اختراع می شد و بسیاری از مردم تمام زندگی خود را قبل از این اتفاق می گذراندند.

در واقع، بسیاری از مردم قبلا زندگی می کردند و می مردند هر کالاهای مادی اختراع شده بود – حداقل چیزی پیچیده تر از چوب یا سنگ های تیز شده. از نظر بیولوژیکی، این افراد اساساً مانند ما بودند. آنها هنوز باید گرم می شدند، از فرزندان خود محافظت می کردند و غذا می خوردند. فقط بدون چیزها

مادر طبیعت همان معامله زمخت را با همه مردم انجام می دهد: با یک تفنگ به سمت شقیقه شما، او زمزمه می کند: “امروز برای هر یک از اعضای خانواده خود 2000 کالری بیابید و می توانید زندگی کنید.” یکی روز بیشتر اجازه ندهید بدن شما خیلی گرم یا خیلی سرد شود یا اجازه ندهید چیزی آن را سوراخ یا بشکند. موفق باشید.” هیچ مذاکره و خطایی وجود ندارد. شما باید این کار را انجام دهید.

اگر گروهی از موجودات به اندازه کافی از این ترتیب زنده بمانند، فرزندانشان آنقدر بزرگ خواهند شد که خودشان این کار را انجام دهند. ما می دانیم که برخی از آنها موفق بوده اند زیرا ما از نسل آنها هستیم.

واقعا رسید

می توان این وضعیت را – برهنه، بدون دارایی – فقر مطلق نامید. از نظر مادی واقعاً نمی توانید کمتر داشته باشید. این بدترین وضعیت بشریت، وضعیت عادی ماست. این کاری است که ما انجام می دهیم هستنددر واقع قبل از اضافه کردن هر گونه لوازم جانبی.

همه حیوانات وحشی در فقر شدید زندگی می کنند زیرا نمی توانند چیزی برای آسان کردن زندگی خود اختراع کنند. افراد با کسب چیزها و دانش می توانند وضعیت خود را به میزان قابل توجهی بهبود بخشند. هر چیز مفیدی که ما علاوه بر حالت اولیه خود یعنی هیچ کاری به دست می آوریم، به طور کلی می تواند به عنوان توصیف شود ثروت. پوست خرس ثروت است. یک تکه تیز ابسیدین ثروت است. کنده ای که روی یک نهر قرار می گیرد ثروت است. دانستن نحوه ساختن ریسمان ثروت است.

فروش دارایی – ارزان!

فقط با چند دارایی می توانید به چیزهای زیادی دست پیدا کنید.

گروهی از مردم را تصور کنید که هنوز لباس نپوشیده و مجهز نیستند و با کیسه‌ای مدرن از آشغال‌های آشپزخانه روبرو می‌شوند که مسافران بی‌دقت زمان پشت سر گذاشته‌اند. داخل آن مقداری غذای باقی مانده، مقداری فیلم چسبناک مچاله شده، چند پارچه کهنه کثیف و سایر مواد مفید وجود دارد، اما غارت واقعی یک شیشه خالی کره بادام زمینی کرافت است. پس از خوردن غذاهای پرکالری، آنها می توانند از ظرف سرپیچ برای حمل جیره آب در هر مسافتی بدون ریختن آن استفاده کنند. اکنون آنها می توانند برای یافتن غذای بیشتر و کشف زمین های بیشتر برای مزایای دیگر، بسیار دورتر از منبع آب حرکت کنند.

این کیسه زباله به تنهایی می تواند گروه کوچکی از مردم را بالا ببرد کمی در مورد وضعیت پیش‌فرض هیچ چیز تا جایی که راحت باشد، شاید برای مدت طولانی اگر آنها بتوانند شیشه کره بادام زمینی را دست نخورده نگه دارند. کیسه زباله ثروت است.

زیرساخت های اولیه

تصور کنید که این گروه به جای کیسه زباله، اقلام فروخته نشده ای را از یک بازار کک فروشی آمریکا پیدا کنند. آن وقت این ثروتی است که زندگی را تغییر می دهد. لباس برای شش نفر کافی است. ظروف انبوه مجموعه ای از رمان های دانیل استیل، که هزاران ورق کاغذ به دست می دهد. یک چکش پنجه ای و یک اره دستی. یک پیچ گوشتی و چند پیچ. چنگالها و چاقوها. حوله. یک جعبه قوطی کبریت. یک دسته خودکار. شخصیت های حیوانات باغ وحش یک بسته کش مو. یک برزنت آبی و یک چادر چهار نفره! چه کسی می تواند اینقدر خوش شانس باشد؟ نبرد این گروه با طبیعت انسانی هنوز حل نشده است، اما بسیار ساده تر از آن چیزی خواهد بود که هر یک از آنها فکر می کردند.

حالا تصور کنید که با یک محل دفن زباله مدرن روبرو شده اید. چیزی که ما به عنوان یک گودال زباله شرم آور می بینیم، آنها به عنوان کوهی حاصلخیز پر از غذا، ابزار و الهام می بینند. توانایی جذب مرغ های دریایی به تنهایی موهبتی خواهد بود که آنها درباره آن افسانه می خوانند. ممکن است آنها را نفرت انگیز بدانیم، اما در مقایسه با فقر مطلق که شرط اساسی ماست، یک محل دفن زباله دارای مقدار باورنکردنی ثروت است. فکر می‌کنید چرا مرغ‌های دریایی و موش‌ها همیشه در مورد آنها هیجان‌زده هستند؟

کوه روی کوه

ما زباله‌های دفن زباله یا آشغال‌های بازارهای کثیف را ثروت نمی‌دانیم، زیرا زندگی حتی یک فرد معمولی مدرن بر روی انبوهی از ثروت بسیار غنی‌تر و گسترده‌تر است – لایه‌ها به لایه‌های ثروت که ما را بسیار فراتر از نیازهای اولیه‌مان رسانده است. ما تمام دیدگاه خود را در مورد اینکه واقعاً ثروت چیست و چه مقدار از آن داریم را از دست می دهیم.

ثروتمند و هنوز برهنه

گذشته از تمام اقلام و ابزار ارزان و رایگانی که در دنیای مدرن فراوان است، انرژی غذایی به قدری زیاد است که حتی فقیرترین اعضای جوامع صنعتی نیز باید مراقب باشند که مقادیر خطرناکی از آن را مصرف نکنند.

انبوهی از مؤسسات و سیستم‌های بی‌شماری را به این موارد اضافه کنید که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، همه نوع امکانات رفاهی، دانش فنی و خدماتی را ارائه می‌کنند: کتابخانه‌ها، نقشه‌ها، روزنامه‌نگاری، هنر، استانداردهای ساختمان، شبکه‌های رایانه‌ای و ده هزار مزیت دیگر.

مقدار ثروت بین افراد بسیار متفاوت است، که وقتی ثروت زیادی از منابع بسیار انباشته شده باشد اجتناب ناپذیر است. اما حتی اگر به معنای واقعی کلمه در یک محل دفن زباله بزرگ شده باشید، احتمالا همیشه به انبوهی از ابزارهای مفید، سیستم‌ها و زیرساخت‌های مفید، دانش انسانی انباشته شده و انرژی کالری فراوان دسترسی داشته‌اید – نه همه چیزهایی که می‌خواهید، نه همه چیزهایی که دیگران دارند، بلکه به مقدار زیادی دسترسی داشته‌اید. ، خیلی بیشتر از هیچ.

لایه به لایه
لایه به لایه
لایه به لایه

اکثر ثروت های مدرن به نفع ما هستند، حتی اگر تحت مالکیت یا کنترل دیگران باشند. زندگی در مکانی که تلفن وجود دارد زندگی را بسیار آسان تر می کند، حتی اگر گوشی نداشته باشید، و حتی ممکن است زندگی شما را نجات دهد. فقط زندگی در جامعه‌ای با صنعت، دادگاه، بانک، بیمارستان، جاده، برق، دانش و مدارس – حتی اگر خودتان دسترسی مستقیم به این چیزها نداشته باشید – بار زیادی از بار بقا که مادر طبیعت هنوز هم وجود دارد، از بین می‌برد. مکان هایی بر همه افراد تحمیل شده است.

این چیزها به تنهایی نشان دهنده ثروت بسیار زیاد به معنای مطلق است. تقریباً هر شخصی در تاریخ با این موافق است. تنها کسی که با این موضوع مخالف است، یک فرد معاصر است که ثروت را نه با صفر، بلکه با مقداری که شخص دیگری دارد اندازه می گیرد.

و با این حال به نحوی مردم در کنار هم زندگی می کردند هیچ یک از این چیزها آن‌ها همان بدن‌های شکننده و همان میل به رنج را داشتند و احتمالاً لحظاتی از پیوند، شادی، آرامش و معنا را حتی در حالت فقدان رفاه تجربه می‌کردند.

مرد با لوازم جانبی

مقدار واقعی از صفر اندازه گیری می شود

اندازه گیری ثروت از صفر روشی متفاوت از معمول در مورد آن است. آنچه شما را ثروتمند می کند، به معنای معمول کلمه، آنچه دارید نیست، بلکه آنچه دارید در مقایسه با افرادی است که از نظر زمانی، مکانی و فرهنگی به شما نزدیک هستند.

منطقی است که سیاستمداران و صاحب نظران ثروت را به این شکل نسبی توصیف کنند – به عنوان مقایسه با معیارهای خودسرانه – زیرا از این طریق می توانند از تمایل ما به حسادت و ترحم سوء استفاده کنند و شاید ما را متقاعد کنند که مشکلات جامعه را به گردن دشمنان سیاسی خود بیاندازیم. آیا می دانستید که قرار است صاحب یک خانه، یک ماشین و یک سبد سرمایه گذاری باشید؟ اگر نه، حدس بزنید چه کسی شما را در اینجا پاره می کند!

لایه روی لایه و لایه های بیشتری اضافه کنید

مردم تمایل دارند ثروت را به صورت نسبی ببینند. این کلیپ یک دقیقه ای را تماشا کنید که در آن یک میمون کاپوچین در این منظر نسبی گرفتار می شود. مادر طبیعت ما را به تلاش برای بیش از آنچه که داریم به عنوان یک اقدام ایمنی سوق می دهد. کمی طمع سوزان در حال حاضر می تواند به شما کمک کند از خشکسالی یا قحطی آینده جان سالم به در ببرید. اما می‌تواند شما را ناراضی کند، حتی اگر قرن‌هاست که بر کوهی از مزایا نشسته‌اید.

نحوه اندازه گیری از صفر

بدست آوردن چیزهای جدید هیجان انگیز است. به سادگی دارند چیزهایی که در حال حاضر دارید، حتی اگر بسیار ارزشمند باشند، معمولاً چیزی شبیه به آن نیستند. دیدگاه نسبی باعث می‌شود خریدهای جدید فقط برای مدت کوتاهی ارزشمند به نظر برسند، قبل از اینکه هویت جدید خود را به‌عنوان صاحب iPad یا پوشنده Blundstone کاملاً درونی کنید.

غنای کامل آنچه را که دارید احساس کنید قبلاً آن را دریافت کردم تنها در صورتی امکان پذیر است که این ثروت را از صفر اندازه گیری کنید. آن وقت می توانید قدر مطلق آن را به جای ارزش نسبی آن احساس کنید.

کف”

ساده ترین راه برای احساس ارزش مطلق چیزی این است که ناپدید شدن آن را تا حد امکان واضح تصور کنید.

دفعه بعد که به رختخواب می روید، تصور کنید که تخت، پتو، ساختمان و محتویات آن در اطراف شما ناپدید می شوند و شما برهنه روی زمین سرد می افتید.

تصور کنید این وضعیت جدید زندگی شماست. آنجایی که در باد می وزد. تو هنوز خودت هستی، فقط بدون چیز. از اینجا باید به زندگی خود ادامه دهید. کجا میری؟

اولین انگیزه شما احتمالاً تکیه بر ثروتی است که هنوز شما را احاطه کرده است – ساختمانهای مجاور برای تأمین سرپناه، وسایل موجود برای پوشیدن، سیستم های تلفن، خدمات اضطراری، دوستان و غریبه ها و کوه های متعلقات آنها.

فقط اگر تمام این چیزهای اطراف شما از بین می رفت، در واقع باید با حق اصلی خود روبرو شوید: شرایط اولیه انسانی.

اما شما این کار را نمی کنید و تقریباً هرگز نخواهید کرد. این فانتزی را کنار بگذار ناگهان احساس می کنید ثروتی را که واقعاً دارید، در لحاف فرسوده Wayfair و رادیاتور پر سر و صدا خود دارید.

پادشاهی من برای فلانل!

اندازه گیری از صفر به ما امکان می دهد چشم انداز را حفظ کنیم. من اغلب تمرین مشابهی را توصیه کرده ام، اما در این نسخه شما به جای آن دوستان خود را ناپدید می کنید. شاید قبلاً آن را تجربه کرده باشید: وقتی با یکی از عزیزانتان هستید، تصور کنید که او از زندگی شما ناپدید شده است و دیگر او را در اتاق با خود نمی بینید، بلکه فقط شما را در اتاق می بینید. یاد آوردن وقتی هنوز اینجا بودند چطور بود

لحظه‌ای بعد، وقتی در مغز شما کلیک می‌شود که آنها هنوز آنجا هستند، ارزش واقعی آنها – که بر اساس صفر اندازه‌گیری می‌شود، نه بر اساس وضعیت موجود دلخواه – احساس می‌شود. کی میتونه اینقدر خوش شانس باشه؟

***

عکس‌های سارا براون، متیو مولونی، لوکا براوو، جیمز وینسکوات، رابینسون گریگ، کریس توتن، الکس هادسون، Element5Digital، چندلر کروتندن





Source link

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا