این دوربین واقعاً عجیب است و من آن را دوست دارم: بررسی Hasselblad 907X
![](https://www.jayino.com/blog/wp-content/uploads/2024/06/5g6a1001-780x470.jpg)
دوربین جدید Hasselblad 907X CFV 100C ایرادات زیادی دارد. گران، کند و گاهی اوقات استفاده از آن دشوار است. همچنین فاقد بسیاری از ویژگیهای مدرن مانند تثبیتکننده داخلی یا توانایی فیلمبرداری است. با این حال، به نظرم این دوربین خلاقانهترین دوربینی است که در چندین سال عکاسی حرفهایام استفاده کردهام، و اگر بتوانم قیمت آن را توجیه کنم، بیشتر دوست دارم آن را بخرم.
بدنه دوربین 8199 دلار قیمت دارد و من آن را با سه لنز اصلی آزمایش کردم: لنز XCD 55mm f2.5V (3699 دلار)، لنز XCD 90mm f2.5V (4 دلار 299 دلار) و XCD کاملا جدید 25mm f2.5 V واید- لنز زاویه ای (3699 دلار). هزینه کیت تست من به مبلغ شاهزاده ای 19896 دلار رسید.
بیشتر بدانید: بهترین دوربین برای خرید در سال 2024
با لنز 55 میلی متری گرفته شده است. ویرایش شده در لایت روم
این پول زیادی برای دوربینی است که فکر میکنم یک سری اشکالات کیفیت زندگی دارد. فوکوس خودکار آهسته و بعضاً غیرقابل پیشبینی و رهاسازی شاتر بیحجم وجود دارد. استفاده از حلقه کنترل کوچک و ناخوشایند است، همچنین اگر میخواهید جبران نوردهی را تنظیم کنید، باید دکمه Shift را نگه دارید.
به این نگاه کن: بررسی Xiaomi 14 Ultra: بهترین تلفن دوربینی که تا به حال استفاده کرده ام
سپس این واقعیت وجود دارد که هیچ پرده مکانیکی برای محافظت از سنسور تصویر غول پیکر وجود ندارد، به این معنی که هر بار که لنز را عوض می کنید در معرض همه عناصر قرار می گیرد. حتی به تعویض لنز در یک روز بادی در ساحل شنی فکر نکنید، مگر اینکه بخواهید یک ساعت وقت صرف پاک کردن لکه های خاک در فتوشاپ کنید و سپس حسگر خود را به درستی تمیز کنید.
منظره یاب وجود ندارد، بنابراین فقط با استفاده از صفحه LCD تصاویری را مینویسید، که در شرایط روشن به سختی دیده میشود. در نهایت احساس می کنید که ترکیب بندی های شما بیشتر “بهترین حدس ها” هستند تا تصاویری که به درستی در نظر گرفته شده اند.
بیشتر بدانید: بهترین لوازم جانبی برای عکاسان
سپس عدم تثبیت بدن، چیزی که شما وجود دارد اراده در دوربین X2D Hasselblad یافت میشود و گفته میشود که وقتی با سرعت شاتر آهستهتر در دست نگه داشته میشود، تصاویر بسیار واضحتری تولید میکند. با وضوح 100 مگاپیکسل، هیچ تاری را نمی توان پنهان کرد.
من معمولاً انتظار دارم که همه این مسائل من را به تعویق بیندازند، به خصوص با توجه به قیمت. با این حال، این دوربین توانست چنان طلسمی را روی من بسازد که همه نگاتیوها در مقایسه با احساسی که در هنگام عکاسی با این دوربین داشتم، بی معنی به نظر می رسید.
حالت XPan یک نمای پانوراما گسترده را ارائه می دهد که من دوست داشتم با آن بازی کنم. با لنز 90 میلی متری، ویرایش شده در لایت روم گرفته شده است.
من نمونه های مختلفی از تصاویر را در سراسر این مقاله پاشیده ام، اما اگر می خواهید بیشتر ببینید، می توانید به اینجا سر بزنید.
این به خیره کننده بودن آن کمک می کند، با طراحی مربعی که یادآور دوربین های فیلم مدیوم فرمت قبلی Hasselblad مانند 500CM است. صفحه نمایش LCD به سمت بالا متمایل می شود و شما را تشویق می کند که دوربین را بیشتر در ارتفاع کمر نگه دارید و مانند دوربین های قدیمی به آن نگاه کنید. این دوربین با مواد کروم و چرم ساخته شده است که نگهداشتن آن باورنکردنی است، و اندازه شگفتانگیز جمع و جور آن آن را به دوربینی با فرمت متوسط تبدیل میکند که میتوانستم آن را در تمام طول روز دور گردنم ببندم بدون اینکه احساس کنم لنگر کشتی را بسته است. به خودم.
با وضوح 100 مگاپیکسل، جزئیات این دوربین فوق العاده است. با لنز 55 میلی متری، ویرایش شده در لایت روم گرفته شده است.
سپس البته کیفیت تصویر وجود دارد. این سنسور بزرگ فرمت متوسط نه تنها تعداد زیادی مگاپیکسل را برای جزئیات واضح ارائه میکند، بلکه دامنه دینامیکی فوقالعاده را نیز امکانپذیر میکند، به این معنی که میتوان بر نقاط برجسته تسلط یافت و جزئیات سایه را بدون کاهش کیفیت تصویر دریافت کرد. من دوربین را در جزایر دورافتاده اسکاتلند، در دهکده های ماهیگیری زیبا و در قلب پایتخت اسکاتلند، ادینبورگ، قرار دادم و تحت تاثیر تصاویری که هر بار می گرفتم، قرار گرفتم.
من مخصوصاً عکاسی با استفاده از حالت برش XPan را دوست دارم، که پانورامای وسیعی با نسبت تصویر 2.70:1 مشابه دوربین قدیمی فیلم XPan Hasselblad ایجاد می کند. این یک روش منحصر به فرد برای عکسبرداری است، و من موقعیت های زیادی را پیدا کردم که این قالب پانوراما واقعاً نمای جدیدی از یک صحنه به من می داد و به من اجازه می داد به روشی کاملاً جدید آهنگسازی کنم. البته، شما می توانید به سادگی یک برش پانوراما را از هر دوربینی در لایت روم روی تصویر اعمال کنید و ظاهراً به همان نتیجه برسید. اما در مورد مشاهده آن در پشت دوربین و گرفتن آن در لحظه، چیز رضایتبخشتری وجود دارد، بهویژه هنگام استفاده از لنز 25 میلیمتری جدید، که زاویه دید گستردهای را ارائه میدهد و فضای بیشتری را برای محصولات باریک باقی میگذارد.
یکی از تصاویر مورد علاقه من که با فرمت XPan گرفته شده است. من دوست دارم نمای گسترده فضای منفی اطراف سوژه را برجسته کند. با لنز 55 میلی متری، ویرایش شده در لایت روم گرفته شده است.
من هم شک دارم که این دوربین را دوست دارم، نه با وجود از مشکلات ذکر شده در بالا، اما شاید زیرا دو فوکوس خودکار آهسته و کنترل فیزیکی تا حدی نامرتب، رویکردی آهستهتر و روشمندتر برای عکاسی من ایجاد میکند، به این معنی که هر یک از تصاویر من باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. من از مکانی برمی گردم که عکس های بسیار کمتری نسبت به آنچه که می توانستم با Canon R5 معمولی خود بگیرم، گرفته ام، اما هر یک از این تصاویر به احتمال زیاد “نگهداری” می شوند تا اینکه فقط در هنگام فرآیند واردات انتخاب شوند.
اشتباه نکنید، من در چند هفته آزمایشم حدود 2000 عکس با هاسلبلاد گرفتم. اما هنوز متوجه شدم که فقط زمانی دوربین را روشن میکنم که احساس میکردم صحنه قطعاً عکاسی را تضمین میکند. متوجه میشوم که قبل از تصمیمگیری در مورد تنظیم یا عدم تنظیم عکس، در تصاویرم گزینشگرتر بودهام و بیشتر از صحنه بالقوه مقابلم انتقاد کردهام و در نتیجه تصاویری با کیفیت بالاتر به دست میآیند.
یک حمام کننده روی دیوار بندر. با لنز 55 میلی متری، ویرایش شده در لایت روم گرفته شده است.
البته بحث این است که Hasselblad واقعاً نقشی در هیچ یک از اینها ندارد – این فقط یک حالت ذهنی است که با هر دوربینی قابل دستیابی است. من فقط میتوانم روندم را با R5 کم کنم (شاید فقط از فوکوس دستی استفاده کنم تا سبکی روشمندتر با دوربینی با سرعت رعد و برق داشته باشم) و ممکن است شاهد بهبود کیفیت کلی خود باشم.
اما چه روش کندتر کار، طراحی جعبه یکپارچهسازی با سیستمعامل، لوگوی براق Hasselblad، میراث عکاسی عمیق شرکت یا نظرات بسیاری مانند “اوه وای، آیا این هاسلبلاد جدید است؟” » که از عکاسان گذری دریافت کردم، متوجه شدم که کار با این دوربین واقعاً چیز الهامبخشی دارد.
شخصی از شفق شمالی بر فراز ادینبورگ عکاسی می کند. با لنز 25 میلی متری، ویرایش شده در لایت روم و فتوشاپ گرفته شده است.
من آن را روی دسکتاپ خود می بینم و می خواهم آن را پایین بیاورم تا عکس بیشتری بگیرم. مکانهایی را که میخواهم از آن بگیرم، پروژههای عکسی که میخواهم با آن انجام دهم، و گالریهایی را که میخواهم از تصاویری که با آن میگیرم ایجاد کنم، تصور کردم. این دوربینی است که به نظر می رسد مانند من می خواهد تصاویر عالی بگیرد.
دو نفر از ناهار کنار دریا لذت می برند. عکس گرفته شده با لنز 55 میلی متری، ویرایش شده در لایت روم.
من Canon R5 را به دلایل کاملاً عملی خریدم: وضوح به اندازه کافی بالا، تثبیت کننده تصویر، مهارت های ویدئویی. این یک تمرین بازبینی بود که دوربینی بسیار توانا اما غیر الهامبخش برای من گذاشت. احساس میکنم مثل یک لولهکشی است که یک وانت فورد ترانزیت میخرد تا در آن کار کند. باید به اندازه کافی بزرگ، قابل اعتماد و مقرون به صرفه باشد. و در حالی که این یک ابزار کار عالی است که آنها را از نقطه A به نقطه B می برد، احتمالاً وسیله نقلیه ای نیست که آنها رویای رانندگی در سواحل ایتالیا را دارند. یک فراری کلاسیک روباز؟ حالا داریم صحبت می کنیم.
شخصی منظره خیره کننده کانا، اسکاتلند را تحسین می کند. عکس گرفته شده با لنز 90 میلی متری، ویرایش شده در لایت روم.
R5 ون من است: کاربردی، ایده آل برای عکاسی حرفه ای من، اما این دوربینی نیست که من آرزویش را دارم.
هاسلبلاد 907 ایکس فراری من است. یک شی رویایی که برای یک چیز طراحی شده است: عشق به عکاسی.